ORIGINAL_ARTICLE
کم-آبیاری در آبیاری سطحی: چالشها، راهکارها و چشمانداز
در منابع علمی به کم-آبیاری به عنوان یکی از راههای صرفهجویی و استفاده بهینه از آب به خصوص در آبیاری سطحی اشاره شده است. یکی از چالشهای موجود کاربردی بودن و عملیاتی شدن نتایج تحقیقات کم-آبیاری توسط کشاورزان و مشهود نبودن آن و تردیدها در این زمینه میباشد. مقاله حاضر به مرور و جمعبندی تعدادی منابع تحقیقاتی کشور در زمینه کم-آبیاری پرداخته و همچنین نتایج و دستاوردهای حاصله از نشست هماندیشی با صاحبنظران و محققین دست اندرکار تحقیقات کم-آبیاری را ارائه و تفسیر و تجزیه و تحلیل مینماید. همچنین در این مقاله تفاوت بین تکنیک کم-آبیاری (Deficit irrigation) و کم آبیاری (کمتر آبیاری نمودن به معنی عام) (Lesser irrigation) بیان شده است. تحقیقات کم-آبیاری انجام شده اکثراً در شرایط کرتهای آزمایشی کوچک و با راندمان آبیاری 100 درصد انجام شده و ممکن است نتایج آنها با شرایط مزرعه واقعی همخوانی نداشته باشد. همچنین این پروژهها به مسئله بهینهسازی خیلی نپرداخته و بیشتر بر مسائل تنش آب وکاهش محصول و افزایش کارایی مصرف آب، در واقع به مفهوم کم آبیاری، توجه نمودهاند. از طرف دیگر کاربرد کم-آبیاری با رویکرد بهینهسازی ممکن است برای اراضی خرد وکشاورزان خرده پا عملی نباشد. بنابراین کم-آبیاری یک فناوری بهینهسازی است که کشاورزان ما در حال حاضر دانش لازم در این زمینه را ندارند. به عنوان راهکار با توجه به جمعبندی تحقیقات انجام شده و همچنین پایین بودن راندمان آبیاری در مزارع کشاورزان، به جز مراحل رشدی حساس به تنش آبی (نظیر مرحله گلدهی)، میتوان 20 تا 25 درصد کم آبیاری را برای گیاهان زراعی توصیه نمود. برای دورنما و چشمانداز تحقیقات آینده، نتایج حاصله بیانگر آن هستند که پروژههای جامع کم- آبیاری، کم و یا محدود میباشند و اکثراً یک سو (فنی) نگر بوده و شرایط اقتصادی-اجتماعی کشاورزان را برای چگونگی کاربرد نتایج در نظر نمیگیرند. لذا تحقیقات و مطالعات جامعتری برای رفع این مسائل مورد نیاز است.
https://rafhc.areeo.ac.ir/article_100122_972d3f90ec1550e1137138f48da377ff.pdf
2012-12-21
83
106
10.22092/rafhc.2012.100122
آبیاری
تنش آبی
راهکار
کم آبیاری و مصرف آب
نادر
حیدری
nrheydari@yahoo.com
1
موسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی، کرج
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
البرز 1، رقم جدید شبدر لاکی مناسب نظامهای زراعی مبتنی بر کشت شبدر
برای انتخاب و آزاد سازی البرز 1، رقم جدید شبدر لاکی جهت کشت در نظامهای زراعی مبتنی بر کشت شبدر، تحقیقاتی طی سالهای 1387 -1376 در مؤسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر انجام شد. این بررسیها در سالهای 1384 – 1382 در کرج، دزفول و اصفهان به صورت اسپلیتپلات در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 12 تیمار و چهار تکرار و در سالهای 1387 – 1385 در مازندران به صورت طرح بلوکهای کامل تصادفی با 12 تیمار و چهار تکرار انجام شد. نتایج آزمایشها نشان داد که پتانسیل تولید علوفه رقم البرز 1 در مناطق مختلف کشور متفاوت است، به طوری که مقایسه میانگین عملکرد علوفه در مناطق کرج، دزفول و اصفهان نشان داد که رقم البرز 1، با 14/27 تن علوفه تر و 21/5 تن در هکتار علوفه خشک و در منطقه مازندران با تولید 34/35 تن علوفه تر و 52/5 تن در هکتار علوفه خشک نسبت به سایر ارقام شبدر برتری دارد. نتایج کیفی علوفه رقم البرز 1، نشان داد که دارای 16 درصد پروتئین، 60 درصد قابلیت هضم و 70 درصد خوش خوراکی است. رقم البرز 1 با داشتن ویژگیهایی از جمله زودرسی، توانایی تولید علوفه تازه در اوایل فصل بهار، مناسب برای کشت دوم و سوم تابستانه، متحمل به بیماری وآفات، متحمل به کم آبی و سرما، جایگزین مناسب برای شبدر برسیم در نظامهای زراعی مبتنی بر کشت شبدر- برنج است.
https://rafhc.areeo.ac.ir/article_100123_2802562b2181da0045f0b8d7671b2d12.pdf
2012-12-21
107
115
10.22092/rafhc.2012.100123
البرز 1
ارقام شبدر
شبدر لاکی و عملکرد علوفه
محمد
زمانیان
m_zamaniyan@yahoo.com
1
مؤسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر، کرج
LEAD_AUTHOR
محمد
اکبری راد
2
AUTHOR
محمدرضا
عباسی
3
AUTHOR
اردلان
مهرانی
4
AUTHOR
علی
مقدم
5
AUTHOR
ناصر
ظریفی نیا
6
AUTHOR
خلیل
چابک
7
AUTHOR
مسعود
ترابی
8
AUTHOR
علیرضا
طالب نژاد
9
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی عملکرد دانه و صفات تغذیهای در لاینهای امیدبخش تریتیکاله و رقم جدید سناباد
به منظور ارزیابی عملکرد و صفات انرژی متابولیسم و ترکیبات ضد تغذیهای لاینهای امیدبخش تریتیکاله که حاصل انتخاب از چندین دوره آزمایشات سازگاری بودند، 13 لاین و رقم در سال زراعی 1388-1387 در قالب طرح آماری بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در ایستگاههای کرج و گنبد کشت شدند. در سال بعد جهت تعیین انرژی متابولیسم و ترکیبات ضد تغذیهای در مؤسسه علوم دامی مورد بررسی قرار گرفتند. برای انجام آزمایشات بیولوژیکی از 39 قطعه خروس بالغ (سالم) نژاد رد آیلندرد استفاده گردید. هر خروس به صورت مجزا در یک قفس نگهداری شد و برای هر تیمار (خوراک آزمایشی) سه خروس (تکرار) در نظر گرفته شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس نشان داد که بین ژنوتیپها از نظر عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیکی اختلاف معنیداری وجود نداشت ولی از نظر دوره پر شدن دانه، وزن هزار دانه، شاخص برداشت و ارتفاع گیاه اختلاف معنیدار بین لاینها و ارقام مورد بررسی دیده شد. نتایج همچنین نشان داد که بین لاینهای تریتیکاله از لحاظ مقدار انرژی قابل متابولیسم اختلاف معنیدار وجود داشت و لاینهای 9-85-ET، 15-84-ET، 3-79-ET و 4-79-ET دارای انرژی قابل متابولیسم بیشتری نسبت به دیگر لاینها بودند که با توجه به صفات عملکردی مطلوب، به عنوان بهترین لاینها مشخص گردیدند و جهت معرفی به کشاورزان در آزمایشات آنفارم و تحقیقی ترویجی شرکت داده شدند. رقم جدید تریتیکاله سناباد از نظر ترکیبات ضد تغذیهای آرابینوزایلان، دارای کمترین مقدار نسبت به دیگر لاینهای مورد آزمایش بود که جهت استفاده برای طیور بسیار دارای اهمیت میباشد، اگر چه این رقم دارای عملکرد دانه بالا و بیشترین شاخص برداشت نسبت به سایر لاینها بود.
https://rafhc.areeo.ac.ir/article_100124_673f2a92d03a23a7a9acfe1ec46f8763.pdf
2012-12-21
117
129
10.22092/rafhc.2012.100124
انرژی قابل متابولیسم
ترکیبات ضد تغذیهای
تریتیکاله و عملکرد
احمد رضا
کوچکی
arkoocheki@yahoo.com
1
مؤسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر، کرج
LEAD_AUTHOR
حسین
غلامی
2
AUTHOR
حسینعلی
فلاحی
3
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
ارزیابی اکوجغرافیایی پراکنش گونههای اسپرس در ارتباط با خاک و اقلیم در استان کرمانشاه
ایران یکی از بزرگترین مراکز تنوع جنس اسپرس (Onobrychis Mill.) محسوب میشود. در این تحقیق در فاصله سالهای 1388 تا 1390 گونههای اسپرس از مناطق مختلف استان کرمانشاه جمعآوری، شناسایی و مورد ارزیابی قرار گرفتند و رابطه پراکنش جغرافیایی این گونهها با فاکتورهای اکولوژیکی توسط نرمافزار Arc GIS بررسی و تجزیه و تحلیل گردید. نتایج این بررسی نشان داد که بیشتر گونههای اسپرس در نیمه جنوبی استان و اقلیمهای متفاوت نیمه خشک تا نیمه مرطوب انتشار دارند. البته دامنه گسترش برخی از گونهها تا مناطق مرکزی نیز توسعه یافته است. عمدتاً دامنه تغییرات ارتفاعی انتشار گونهها از 500 تا 2050 متر از سطح دریا بوده و این نشانگر علاقمندی این گونهها به مناطق مرتفع میباشد. همچنین گونههای اسپرس به خوبی در نواحی با میانگین بارندگی سالانه کمتر از 400 میلیمتر و میانگین دمای سالانه 5/7 تا 5/12 درجه سانتیگراد پراکنش دارند که این امر سازگاری خوب این گیاهان به مناطق خشک و سرد را بیان میکند. این بررسی نشان داد که گونه O. scrobiculata بیشترین دامنه انتشار را در منطقه مورد مطالعه دارد که حاکی از سازگاری آن با عوامل مختلف محیطی میباشد. علاوه بر آن برخی از گونهها تنها در شرایط زیستگاهی خاص و محدودی دیده شدهاند که متأسفانه با فرسایش این مناطق، احتمال انقراض آنها وجود دارد و لزوم توجه به این مناطق به منظور حفظ این ذخایر ژنتیکی ارزشمند تأکید میشود.
https://rafhc.areeo.ac.ir/article_100125_dcf2d38aba8970724056ceb5651ea652.pdf
2012-12-21
131
147
10.22092/rafhc.2012.100125
اسپرس
پراکنش
خصوصیات محیطی و GIS
حسن
امیرآبادیزاده
1
AUTHOR
فرنگیس
قنواتی
f_ghanavati83@yahoo.com
2
مؤسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر، کرج
LEAD_AUTHOR
فرشته
نظری منوچهرآبادی
3
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
ارزیابی عملکرد، سرعت و دوره مؤثر پر شدن دانه چهار رقم جو (Hordeum vulgaris L.) در تاریخهای مختلف کاشت
به منظور ارزیابی عملکرد دانه، سرعت و دوره مؤثر پر شدن دانه چهار رقم جو (Hordeum vulgaris L.) در تاریخهای مختلف کاشت، آزمایشی در سال زراعی 1389-1388 در مزرعه پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار اجرا گردید. عوامل مورد بررسی شامل چهار رقم جو به نامهای لیسیوی، سهند، بهمن و ماکویی و سه تاریخ کاشت شامل اول مهرماه، 15 مهر ماه و 30 مهر ماه بودند. نتایج نشان داد که تاریخهای مختلف کاشت، اثر معنیداری بر عملکرد، سرعت و دوره مؤثر پر شدن دانه ارقام جو داشت. در این بررسی با استفاده از یک مدل خطی پارامترهای مربوط به پر شدن دانه ارزیابی گردید. حداکثر وزن دانه (056/0 میلیگرم) و دوره مؤثر پر شدن دانه (5/25 روز) در تاریخ کاشت اول مهر ماه به دست آمد. مقایسه میانگینها نشان داد که حداکثر وزن دانه (049/0 میلیگرم) و دوره مؤثر پر شدن دانه (5/25 روز) به ترتیب به رقم لیسیوی در تاریخ کاشت اول مهر ماه و حداقل آنها (028/0 میلیگرم و 7/21 روز) به رقم سهند در 30 مهر ماه تعلق داشت. عملکرد دانه به طور معنیداری بوسیله ارقام جو، تاریخهای مختلف کاشت و اثر متقابل رقم × تاریخ کاشت متأثر گردید. مقایسه میانگینها نشان داد که حداکثر عملکرد دانه به میزان 223/2 تن در هکتار در اول مهر ماه در رقم لیسیوی و کمترین آن به میزان 490/1 تن در هکتار نیز در 30 مهر ماه در رقم سهند برآورد گردید. بنابراین میتوان پیشنهاد نمود که به منظور افزایش عملکرد و دوره پر شدن دانه، رقم لیسیوی در اول مهر ماه در شرایط اقلیمی اردبیل به کار برده شود.
https://rafhc.areeo.ac.ir/article_100126_6dbce86e7a7975c5c72e5b0e29df8379.pdf
2012-12-21
149
163
10.22092/rafhc.2012.100126
تاریخ کاشت
جو
طول پر شدن دانه و عملکرد دانه
فریده
کامران قوجه بگلو
1
AUTHOR
عزیز
جوانشیر
2
AUTHOR
رئوف
سید شریفی
raouf_ssharifi@yahoo.com
3
دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل
LEAD_AUTHOR
فرهاد
فرح وش
4
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
روشهای بهبود کیفیت نهال (افزایش شاخهدهی) در نهالستان
کیفیت بالای نهال در نهالستان عامل مهمی در زودباردهی و اندازه درختان در باغ میباشد. کیفیت نهال با میزان رشد پایه، تمایل رقم به تولید شاخه، شرایط آب و هوایی در طول فصل رشد، کارایی تیمارهای مختلف افزایشدهنده شاخهزایی و دوره شروع رشد شاخههای جوان در ارتباط میباشد. تعداد شاخههای جانبی فرصتی را برای تشکیل ساختار خوب درخت در آینده فراهم میسازد. به علاوه ارتفاع، محل و زاویه باز شاخهها عملکردهای بیشتر و بهتری را نتیجه میدهد. درختان با قطر بزرگتر، بیشتر رشد کرده و عملکردهای بالاتری در چهار تا پنج سالگی نسبت به درختان با قطر کوچکتر دارند. تعداد زیادی از ارقام تجاری، شاخه جانبی کمی را به واسطه غالبیت انتهایی قوی ایجاد میکنند. سربرداری با کاهش غالبیت انتهایی، سبب تحریک به رشد جوانههایی میگردد که ممکن است برای همیشه خفته بمانند. از طرفی سربرداری همیشه برای افزایش شاخهزایی نتایج رضایتبخشی را به دلیل توسعه تعداد کم شاخه و زاویه بسته ایجاد شده در بر ندارد و کاربرد تنظیمکنندههای رشد ممکن است الزامی باشد. بنزیل آدنین یکی از تنظیمکنندههای رشد میباشد که به عنوان عامل شاخهزا در نهالستانها و باغات جوان بکار میرود. سیتوکینینها از جمله بنزیل آدنین به تنهایی یا در ترکیب با جیبرلینها به منظور غلبه بر غالبیت انتهایی و افزایش توسعه شاخههای جانبی استفاده میگردند. روش استفاده و غلظت مواد شیمیایی برای دستیابی به نتایج قابل قبول فیزیولوژیکی در درختان میوه مختلف اهمیت دارد. در این مقاله، با توجه به اهمیت ارتقای کیفیت نهال، به بررسی روشهای افزایش تولید شاخه جانبی نهال در نهالستان پرداخته شده است.
https://rafhc.areeo.ac.ir/article_100127_e86e939f07fa35563faea804acbdc1d2.pdf
2012-12-21
165
188
10.22092/rafhc.2012.100127
آربولین
بنزیل آدنین
سربرداری
شاخهزایی و کیفیت نهال
محبوبه
زمانیپور
1
AUTHOR
ابراهیم
گنجی مقدم
eganji@hotmail.com
2
مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان خراسان رضوی، مشهد
LEAD_AUTHOR
محبوبه
زمانی پور
3
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
کشت پاییزه چغندرقند در مناطق گرم استان اصفهان و ایذه خوزستان
زراعت پاییزه چغندرقند در اقلیمهای خشکی مانند کشور ایران در مقایسه با کشت بهاره میزان آب کمتری مصرف نموده و میتواند گزینه مناسبتری برای بهرهگیری از بارندگیهای پاییزه و زمستانه و مقابله با بحران کمبود آب باشد. در دو منطقه آران و بیدگل استان اصفهان و ایذه استان خوزستان از مناطق مجاور دو کارخانه قند چهارمحال بختیاری و اصفهان که دارای استعداد بالقوه تولید چغندرقند پاییزه میباشند مطالعهای برای ارزیابی پتانسیل تولید چغندرقند در این مناطق در سال زراعی 1386-1385 در دو آزمایش جداگانه اجرا شد. در آزمایش ایذه اثرات دو تاریخ کاشت و دو تاریخ برداشت در کشت پاییزه بر عملکرد کمی و کیفی دو رقم ایرانی و خارجی مورد بررسی قرار گرفت. در منطقه ایذه نسبت به منطقه آران و بیدگل درصد ساقهروی کمتری بود که علت آن سرمای کمتر زمستان این منطقه بود. در منطقه ایذه درصد ساقهروی رقم ایرانی در تاریخ کاشت اول و برداشت اول یک درصد بود که با تأخیر در کشت وکاهش دوره رشد درصد ساقهروی افزایش و به پنج درصد رسید. در منطقه آران و بیدگل رقم ایرانی 38/15 درصد ساقهروی، در حالی که در رقم خارجی هیچگونه ساقهروی نداشت. در منطقه آران و بیدگل عملکرد ریشه دو رقم تفاوت چشمگیری با یکدیگر نداشت اما درصد قند ناخالص رقم ایرانی احتمالاً به علت ساقهروی نسبت به رقم خارجی نزدیک 5/2 واحد کاهش یافت، در نتیجه عملکرد قند و عملکرد قند قابل استحصال با کاهش بیشتر از یک واحد روبرو شد. به دلیل ساقهروی رقم ایرانی ضریب استحصال آن نیز در مقایسه با رقم خارجی کاهش شش درصدی نشان داد. در منطقه ایذه رقم ایرانی مورد مطالعه در هر دو تاریخ کاشت نسبت به رقم خارجی عملکرد ریشه، قند ناخالص و عملکرد قند قابل استحصال بالاتری داشت که معنیدار نبود. با افزایش دوره رشد عملکرد ریشه، عملکرد قند و عملکرد قند قابل استحصال افزایش و با کاهش دوره رشد عملکرد ریشه به صورت معنیداری کاهش یافت. این موضوع تأکید بر کشت در اوایل آبان ماه و برداشت حداقل در اواخر خرداد ماه در منطقه ایذه خوزستان میکند. همچنین مشخص گردید که زمان برداشت در این منطقه میتواند بسیار حساس باشد و یک ماه برداشت زودتر میتواند به صورت معنیدار عملکرد ریشه، عملکرد قند و عملکرد قند قابل استحصال را کاهش دهد. نتایج نشان داد که کشت پاییزه چغندرقند در منطقه آران و بیدگل و مناطق مشابه اقلیمی در استان اصفهان و همچنین منطقه ایذه خوزستان در صورت استفاده از ارقام مقاوم به ساقهروی قابل توصیه میباشد.
https://rafhc.areeo.ac.ir/article_100128_bd519b40547089d5555858a04af8393d.pdf
2012-12-21
189
201
10.22092/rafhc.2012.100128
چغندرقند
کشت پاییزه
مناطق گرم و ایذه
داریوش
فتحاله طالقانی
1
AUTHOR
محمد
جهاد اکبر
jahadakbar@gmail.com
2
مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان اصفهان، اصفهان
LEAD_AUTHOR
حمیدرضا
ابراهیمیان
3
AUTHOR
داریوش
فتح اله طالقانی
4
AUTHOR